سفارش تبلیغ
صبا ویژن
معبرسایبری تاسوکی

در کودکی خوانده بودیم” آن مرد درباران آمد”؛ غافل ازاینکه تاآن مردنیاید، باران نمی بارد . . .

glass of water half full t2 لیوان آب

مرحوم حاج محمد علی فشندی تهرانی تشرفاتی به طور مکرر به محضر مقدس حضرت ولی عصر ( ارواحنا فداه) داشته اند و این تشرف در مسجد مقدس جمکران اتفاق افتاده است :
در حیاط مسجد مقدس جمکران مشغول دعا 

و مناجات و توسل به محضر حضرت بقیه الله (روحی فداه) بودم که ناگهان سیدی با عظمت را دیدم با خود گفتم این سید از راه رسیده و شاید تشنه باشد به طرف او رفتم و لیوان آبی که در دستم بود به ایشان دادم . وقتی لیوان را به ایشان دادم از او خواستم برای فرج امام زمان (ع) دعا بفرمانید.
ایشان پس از نوشیدن آب لیوان را به من پس داده و فرمودند: شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند اگر بخواهند دعا میکنند و فرج ما می رسد.
تا این را فرمودند من نگاه کردم دیدم آن حضرت در کنار ما نیستند و هر چه به اطراف نگاه کردم اثری از ایشان ندیدم که ناگاه متوجه شدم امام زمان (ارواحنا فداه) را ملاقات نموده ام.
ای شیعیانای دوستداران امام زمان (ع) ای علما و ای منتظران ظهور و ای کسانی که خود را به حضرت نزدیکتر می دانید آیا این ندای مظلومیت امام زمان شما نیست که این طور مظلومانه قدرومنزلت و نیاز به وجود مقدس خودشان را به نیازمندی یک لیوان آب تشبیه نموده اندو بار دیگر به تمام دوستان خود پیغام داده اند که کلید فرج ما به حرکت شما و به دعای شماست پس اگر واقعا چنین است و به راستی اگر ما خودمان می توانیم از همه رنجها وعقب افتادگیهای زمان تاریک غیبت خود را نجات دهیم پس چرا کاری نمی کنیم و چرا برای ظهور آن حضرت قدمی بر نمی داریم؟!!!




برچسب ها : داستان دیدارباامام زمان درمسجدجمکران
نوشته شده توسط : زریافتی


به این سایت رأی بدهید به این سایت رأی بدهید
    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 48
کل بازدید : 139393
کل یادداشتها ها : 189